«بلوم همیشه به طریق و زبان مخصوص خودش صحبت می‌کرد، سپس رفته‌رفته توانست در شرایط عجیب‌وغریب خاص خودش، زبانش را به بقیه مردم نیز بشناساند. چه‌بسا، روال کار همه منتقدهای برجسته چیزی شبیه به این باشد.» (جیمز وود، نیویورکر، ۲۰۱۹)

اکنون، در زمانه‌ای که رسانه‌های الکترونیکیِ سریع و در دسترس، فعل خواندن را به محاق برده است، بلوم از تجربه خود به‌عنوان منتقد، معلم و خواننده پرشور ادبیات استفاده می‌کند تا به کنه کتاب‌های بزرگی پی ببرد که در نظر او همچنان منبع معرفت‌اند. درباره دن‌کیشوت نوشته است:

«باآنکه تقریباٌ هرآن چه فکر کنید در دن‌کیشوت رخ می‌دهد، آنچه از همه مهم‌تر است گفت‌وگوی بین سانچو پانزا و دن‌کیشوت است. کتاب را از هر جا خواستید باز کنید، به‌احتمال‌زیاد خود را وسط یکی از مراوده‌های ایشان می‌یابید، پرخاش‌جویانه یا غریب، اما همواره از روی محبت و بر پایه احترام متقابل. حتی زمانی که در اوج بحث‌وجدل هستند، مهربانی ایشان پایدار است. همواره از یکدیگر می‌آموزند و بعد از گوش کردن به یکدیگر تغییر می‌کنند.»

بلوم به هر بحث‌وجدلی دست می‌یازد تا خواننده را در انزوا خطاب قرار دهد و مصرانه از او بخواهد تا با پاک‌ترینِ نیت‌ها کتاب بخواند: کشف و تحکیم نفس خود. در هر صفحه از نوشته‌های مهم و مفید بلوم، ایمان غایی او به توان ترمیم‌کننده ادبیات طنین‌انداز است.

  • کلمات کلیدی: نقد ادبی، ادبیات قرن بیستم،
    نقد روانکاوانه، نقد زندگی‌نامه‌ای،
    نویسندگان مرجع ادبیات غرب، کلاسیک‌های مدرن،
    لذت ادبیات، شاهکارهای ادبی

هارولد بلوم؛ درباره کلاسیک‌های مدرن
ترجمه‌: بهاراحمدی‌فرد
ویراستار: امیرحسین خورشید‌فر
طرح جلد: آتلیه پارکینگ معلق / امیرعلی قاسمی
۱۴۰۰ / نشر تماس